دسته‌بندی نشده

سرنوشت مرگبار مردی که ۱۵سال قبل حکم اعدام گرفت

پسرجوانی که نوید نام داشت 15 سال قبل در استان فارس مرتکب قتل شد و فرار کرد. شاهد آن جنایت به پلیس گفته بود: یک موتورسوار با مقتول درگیر شد و او را با چاقو زد و فرار کردروزنامه ایران نوشت: با اطلاعاتی که شاهد ماجرا در اختیار تیم جنایی قرار داد هویت پسر موتورسوار به دست آمد و مأموران به خانه وی رفتند و دستگیرش کردند.نوید درباره انگیزه خود از قتل گفت: روز حادثه سوار بر موتور به خرید رفتم. موتور را در کنار خیابان پارک کردم و به مغازه‌ای که می‌خواستم خرید کنم وارد شدم. زمانی که برگشتم، موتورسیکلتم را دیدم که داخل جوی آب افتاده است. آسیب زیادی به موتورم وارد شده بود وقتی پیگیر شدم فهمیدم راننده یک خودروی پژو برای اینکه بتواند خودرواش را پارک کند، موتور مرا داخل جوی آب انداخته. عصبانی شده بودم صبر کردم تا راننده بیاید. وقتی برگشت به جای عذرخواهی گفت می‌خواستی موتورسیکلت را اینجا پارک نکنی. این حرفش مرا بیشتر عصبانی کرد و درگیر شدیم و با چاقو ناخواسته او را زدم.حکم قصاص

 

با اعتراف متهم وی محاکمه و باتوجه به خواسته اولیای دم، نوید به قصاص محکوم شد و با تأیید این حکم، پسر جوان یک بار پای چوبه دار رفت. اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرا و صلح یاران و خیرین، موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد. در نهایت تلاش صلح یاران و خیرین به نتیجه رسید و اولیای دم به خاطر رضای خدا از قصاص قاتل گذشت کردند.

باتوجه به اینکه نوید ۱۵ سال در زندان بود با این بخشش از زندان آزاد شد.سرنوشت مرگبار

 

6 ماه پس از آزادی، نوید که تازه به زندگی بازگشته بود و آرزوهای زیادی در سر داشت یک روز سوار بر موتورسیکلت راهی خانه عمه‌اش شد. اما در مسیر ناگهان یک خودروی پراید از پشت به موتورش برخورد کرد و پسر جوان مجروح و به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد جان باخت.

در تحقیقات راننده پراید که گواهی نامه نداشت و بیمه خودرواش نیز منقضی شده بود بازداشت شد. وی پس از محاکمه به پرداخت دیه محکوم شد اما چون توانایی پرداخت دیه را نداشت روانه زندان شد.

اما خانواده نوید در اقدامی خداپسندانه با بخشش راننده زمینه آزادی او را فراهم کردند. مادر نوید در این باره گفت: من خودم با زندانی شدن پسرم و محکوم شدن او به قصاص 15 سال سخت‌ترین روزها را تجربه کردم و می‌دانستیم که الان خانواده این راننده چه شرایط روحی بدی دارند. من پسرم را از دست داده ام، اما با ماندن این راننده در زندان قرار نبود پسرم برگردد به همین دلیل برای شادی و آرامش روح پسرم این راننده را بخشیدیم تا حداقل زندگی او و خانواده‌اش تباه نشود.

به این مقاله امتیاز دهید
دکمه بازگشت به بالا