اجتماعی

هوشمند و خلاق شدن با تکنیک روانشناسی

عبور از معضلات فکری در یک تنهایی پر سر و صدا، مکمل ارزشمندی برای مکالمه سنتی و رایج است، به‌ویژه وقتی صحبت از تفکر خلاق باشد.

حتما شما هم دیده‌اید یا شنیده‌اید (شاید هم خودتان داشته‌اید!) که برخی کودکان دوستی شبیه خودشان دارند؛ گاهی آرام‌تر، خونسردتر و البته حرف شنوتر و گاهی هم پرجنب و جوش‌تر. این دوست به آن‌ها گوش می‌دهد، با آن‌ها بحث می‌کند و بسیار به آن‌ها نزدیک است؛ آنقدر که گاهی به رها شدن کودک از ترس و بدخوابی هم کمک می‌کند.

در بزرگسالی این دوست نزدیک ممکن است به صدایی در سر ما تبدیل شود و ما با او، در واقع خودمان، صحبت کنیم. روانشناسان این کار را «خودگفتاری» می‌نامند؛ بسیاری از مردم این کار را انجام می‌دهند و این امر در محدوده‌های خاصی طبیعی و حتی مفید است!

این هم‌صحبتی کارکرد خود را دارد؛ همه ما در طول زندگی اجتماعی با فشار‌هایی روبرو هستیم و گاهی رهاسازی این فشار انباشته اجتناب ناپذیر می‌شود. واقعیت دشوار زندگی ما توسط زبان گفتاری از دهان بیرون می‌آید. مثلا ممکن است زمین و زمان را نفرین کنیم یا حتی زمزمه‌هایی مثبت داشته باشیم: تو خوب و توانا هستی؛ این کارت به اندازه کافی خوب بود و..

البته مانند بسیاری از رفتار‌های دیگر، اگر فرد غریبه‌ای آن را مشاهده کند ممکن است کمی عجیب به نظر بیاید؛ گاهی هم کمرنگ شدن خودآگاهی و اثرات عجیب شبکه‌های اجتماعی ما را از روبرو شدن با احساسات و گفتگو‌های درونی دور می‌کند. برخی هم ممکن است ترجیح دهند برای کمک با یک دوست تماس بگیرند.

با این حال شما می‌توانید در این گفت‌وگو مشکل پیش آمده را به بخش‌هایی تقسیم و تحلیل کنید، آنچه را از دست می‌دهید توصیف کنید، آنچه را مانع شما می‌شود شناسایی کنید. فاصله شما با «من»‌ی که او را «تو» خطاب می‌کنید در نهایت باعث ایجاد چشم انداز و در بعضی مواقع پیدا شدن راه حل می‌شود.

عبور از معضلات فکری در یک تنهایی پر سر و صدا، مکمل ارزشمندی برای مکالمه سنتی و رایج است، به‌ویژه وقتی صحبت از تفکر خلاق باشد. وقتی یک جلسه مهم در پیش است، زمانی که یک کار هنری یا یک پروژه کاری نیاز به اصلاح دارد و در موارد دیگری این گفتگو به ما کمک می‌کند که چگونه با مشکلات فرضی کنار بیاییم.

اما پدیده‌های دوگانه سلامتی و خودبهینه‌سازی و برخی ناهنجاری‌های روانی در زیر یک چتر هستند! و طبیعی است که حتی در گفتگو با خود هم مهم است که مخاطب چه کسی است و در چه سطحی قرار دارد. اگر دقت کنید در این مکالمه‌ها ما به خود به عنوان «تو» اشاره می‌کنیم و این به طور ناخودآگاه اتفاق می‌افتد، زیرا صدای صحبت کردن و گوش شنوای ما از هم جدا هستند.

مرتضی توکلی، کاندیدای دکتری روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی، با تایید این که این اتفاق یک تیغ دو لبه است توضیح داد: «گاهی این ابزار به عنوان رسانه‌ای در جهت بهبود وضعیت عمل می‌کند و گاهی با تخریب وضعیت، اوضاع را سخت‌تر می‌کند.».

اما این مکالمه در چه صورت مفید و موثر خواهد بود؟ توکلی معتقد است «هرچقدر «من» و بخشی از وجود ما که مخاطب گفت و گوست بتواند بالغانه‌تر معاشرت کند، در بازگرداندن احساساتی که ما انتقال می‌دهیم بهتر عمل خواهد کرد و نتیجه این مصاحبت مثبت خواهد شد.»

شناختن احساسات و بعد گفتگو راجع به آن قدمی مهم و مهارتی آموختنی در سلامت روان است. دکتر توکلی توضیح می‌دهد که: «برای داشتن یک هم صحبت درونی و بالغ ما باید روی من خودمان کار کنیم؛ ایگوی خود را تقویت کنیم و با افکار و احساساتمان آگاهانه روبرو شویم.»

هر قدر «من» درونی ما بالغ‌تر باشد، بازخورد بهتری به ما می‌دهد و با دیدگاه موثری که نسبت به دنیا دارد گفت‌وگویی مفید را رقم می‌زند. آموزش، مطالعه و سایر راه‌های خودشناسی به ما کمک می‌کند تا «منی بالغ پیدا کنیم که در مواجهه با احساسات مختلف می‌داند چه بگوید.»

این روانشناس تاکید کرد که اگر در یکی از این گفتگو‌ها فاجعه‌سازی رخ بدهد و به جای مواجهه معقول و شناسایی اولویت‌ها، مشکلی بزرگ ایجاد شود، نتیجه این مکالمه منفی و منجر به ناراحتی خواهد بود. اگر «من» قوی نباشد مدام به نگرانی‌ها دامن می‌زند و منجر به برهم خوردن آرامش ما می‌شود.

«من» قابل گفتگو توسط عوامل مختلفی تاثیر می‌گیرد. از مهمترین این عوامل، برخورد والدین است که ارزشمندی و دوست داشتنی بودن را به ما می‌دهد. توکلی گفت: «همه ما باید مقداری خطا را در افکار، تصمیم‌ها و عملکردمان در نظر بگیریم با این حال اگر یک «من» آسیب دیده داریم، گفتگو با یک روانشناس از هر کسی بهتر است.»

به این مقاله امتیاز دهید
منبع
باشگاه خبرنگاران جوان
دکمه بازگشت به بالا