جدیدترین و داغ ترین اخبار سیاسی

ایران به جهانیان ثابت کرد که آمریکا در هیچ سطحی قابل اتکا نیست

[ad_1]

ایران به جهانیان ثابت کرد که آمریکا در هیچ سطحی قابل اتکا نیست

«جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی آمریکا اخیرا در مصاحبه با نشریه اشپیگل گفت: یکی از مشکلات ترامپ با روابط بین‌الملل این است که دیدگاه‌های او هیچ مبنای فلسفی ندارد. او با اشاره به اینکه عده‌ای دنبال تعریف دکترین دونالد ترامپ هستند از آنها خواسته وقتشان را برای این کار تلف نکنند. بولتون در ادامه اضافه میکند: ترامپ روابط شخصی با سران کشورها را با روابط دوجانبه میان آمریکا و آن کشورها اشتباه می‌گیرد. تحلیلگران سیاسی در آمریکا و اروپا دائماً تلاش می‌کنند از کار ترامپ سر در بیاورند یا اینکه دکترینی برای او تعریف کنند. وقتتان را تلف نکنید! دکترینی به نام دکترین ترامپ وجود ندارد.»

به گزارش ایسنا، رضا رسالت، کارشناس روابط بین الملل در یادداشتی با این مقدم می نویسد: انچه مسلم است اینکه خود مقامات امریکایی به تذبذب و چندپارگی سیاست خارجی ایالات متحده امریکا اذعان میکنند، امریکا خود را در وضعیتی قرار داده است که هیچ کشوری توان پیش بینی و سیاست گذاری در قبال سیاست خارجی امریکا را ندارد. آمریکا با اتخاذ رویکرد های متناقض و بعضا هیجانی، عدم ثبات و پیشبینی ناپذیری را حتی به متحدین خود نیز القاء میکند. این عدم اتکا و غیر قابل پیش بینی بودن سیاست خارجی امریکا بازیگران منطقه ای را از سرمایه گذاری های راهبردی و استراتژیک با امریکایی ها منصرف مینماید و آنان را به اتخاذ مواضع مستقل رهنمون میسازد.
شاید بتوان گفت جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری در منطقه است که سیاست های راهبردی خود را به سیاست خارجی امریکا گره نزده است. ایران پس از خروج امریکا از برجام بیشتر از قبل، سیاست خود بسندگی و خود اتکایی را پیش گرفته و سیاست های اصولی خود را با اتکا بر ظرفیت های داخلی و بومی خود چارچوب بندی کرده است. با این وجود با شکل گیری قدرت های نوظهور و به چالش کشیده شدن قدرت های بزرگ، عرصه ی بین الملل همواره با یک دینامیزم و تحول روبه رو شده است و جریانات جدید به تدریج جایگاه خود را در مناسبات قدرت پیدا خواهند کرد و ساختارهای سنتی را در هم خواهند شکست.
در همین راستا با گسترش نظریات تحول خواهانه و پیدایش متغیر های جدید به تدریج بیشینه سازی قدرت جای خود را به اجماع سازی داخلی و انسجام نیروهای ملی میدهد. جمهوری اسلامی ایران نیز مولفه های جدیدی را از مفهوم اثر گذاری به جهان عرضه کرده است. گفتمان جدید که برآمده از هویت انقلابی و اسلامی شکل گرفت، آرایش جدیدی را در نظام بین المل به ارمغان آورد که شالوده ی اصلی این گفتمان جدید اتکا به ظرفیت های داخلی و شکوفایی نیروهای متراکم ملی است. بر این اساس هرچه میزان وابستگی به سایر قدرت ها کاهش پیدا کند و نیازهای بیرونی به حداقل برسد به همان نسبت میزان اثرگذاری و تعیین کنندگی کشور در عرصه ی بین الملل افزایش پیدا مینماید.
بولتون همچنین اضافه کرده است: تصمیمی که صبح در خصوص یک موضوع گرفته می‌شود، ممکن است عصر عوض شود و این موضوع تا حد زیادی به ملاحظات سیاسی بستگی دارد. برای ترامپ در وهله اول اینکه مجدداً در انتخابات پیروز شود اهمیت دارد. این عبارت حاکی از اوج انفکاک و از هم گسیختگی در بالاترین سطح در تصمیم گیری ایالات متحده ی امریکا است. کشوری که روزی داعیه دار زمام داری جهانی و استعلاورزی بر کل جامعه ی بین الملل بود، اینک به چنان استیصال و درماندگی افتاده است که سیاست هایش از صبح تا عصر دوام ندارد. 
جمهوری اسلامی ایران با اشکار کردن ماهیت واقعی امریکا این نظریه را برای جامعه ی بین الملل به اثبات رسانید که امریکا دوست و دشمن نمیشناسد و در هیچ سطحی قابل اتکا نیست و کشورهایی که با دلارهای نفتی امنیت خود را از امریکا گدایی میکنند، بیش از سایر کشورها در معرض خطر و وجه المصالحه شدن قرار دارند. این نکته پیام های روشنی را به دنیا مخابره میکند و بیش از پیش ماهیت امپریالیستی امریکا را عریان تر از همیشه آشکار میسازد.

انتهای پیام

[ad_2]
به این مقاله امتیاز دهید
دکمه بازگشت به بالا