جدیدترین و داغ ترین اخبار سیاسی

«شهید بهشتی» دینش را به دنیا نفروخت

[ad_1]
57512006

اولین فرمانده سپاه گفت که متأسفانه یکی از نقاط ضعف جامعه ما این است که هنوز اعتقاد به حاکمیت قانون به شکل مناسبی عملی نشده و شاید این ویژگی در نگاه مردم عادی چندان شناخته شده نباشد.

به گزارش ایسنا، جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران، که با حکم شهید بهشتی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ به این سمت منصوب و بعدها سفیر جمهوری اسلامی ایران در چین و پاکستان شد، از جمله کسانی است که به واسطه ارتباط و آشنایی با شهید بهشتی از حدود سال ۱۳۴۵، شناخت خوبی از تفکرات و اندیشه‌های ایشان در حوزه‌های مختلف دارد، وی در گفت‌وگویی درباره اهمیت مسئله نظم، تشکیلات و سازماندهی در اندیشه و عمل شهید بهشتی اظهار کرد: حوزه‌های علمیه از قرن‌های گذشته تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی نتوانستند براساس انضباط، نظم و برنامه حرکت کنند. در واقع حوزه‌های علمیه به دلیل اینکه غالباً تحت فشار حکومت‌ها قرار داشتند و در شرایط غیرمعمولی فعالیت می‌کردند، بی‌نظمی و بی‌برنامگی بر آنها تحمیل شده بود. لذا اگر شخصیتی از درون حوزه رشد می‌کرد که دارای تفکر سیستمی و نظم و برنامه در ابعاد مختلف زندگی بود کاملاً تفاوت او با سایر حوزویان نمایان می‌شد.

وی افزود: از جمله این شخصیت‌ها شهید آیت‌الله دکتر بهشتی بود که به دلیل تحصیل در سیستم جدید آموزشی و زندگی در خارج از کشور بدین لحاظ از تربیت‌یافتگان حوزه‌های علمیه ما متفاوت بود. ایشان به ویژه از سال‌های دهه ۵۰ به عنوان چهره بارز و متفاوتی از روحانیت آن زمان نمایان شدند، به طوری که بیش از هر چیز دیگر به عنوان شخصیتی بابرنامه، منضبط و برخوردار از تفکر سیستمی معرفی شد.

منصوری اظهار کرد: در جریان مبارزات منجر به پیروزی انقلاب، این ویژگی‌ها بسیار اثرگذار بود و به همین خاطر از سال ۱۳۵۶ به بعد، رهبری جریان اجرایی انقلاب به دست ایشان افتاد و این به سبب همان تفکر نظام‌مند و ذهن برنامه‌محور شهید بهشتی بود و دیگران هم برتری مدیریتی ایشان را پذیرفتند.

اولین فرمانده سپاه بیان کرد: نکته دیگر اینکه ایشان خود را با شرایط موجود در حوزه‌های علمیه منطبق نکرد. به عبارتی اینگونه نبود که چون حوزه‌ها نظم و برنامه مشخصی نداشت ایشان هم چنین خصلتی به خود بگیرد. اتفاقاً نظم و انضباط و برنامه‌محوری را جدی‌تر از قبل مورد توجه قرار داد و این نشانه اعتماد به نفس بالا و روحیه پیشرفت و تحول‌خواهی‌اش بود که باعث شد هضم و جذب شرایط آن روزهای حوزه‌های علمیه نشود.

وی با بیان این‌که «امام خمینی(ره) هم تا حدود زیادی همین ویژگی‌ها را داشتند»، گفت: ایشان هم از دوران جوانی در حوزه‌های علمیه به منزله یک شخصیت متفاوت و متمایز با سایرین برجسته و مطرح شد. هر کسی که با زندگی حضرت امام(ره) آشنا باشد می‌داند که از همان زمان بسیاری از اساتید حوزه با تفاوت در کلمات و عبارات بیان می‌کردند که آقا روح‌الله شخصیتی متفاوت است.

منصوری افزود: حضرت امام(ره) در وصیت‌نامه خود عبارتی دارند که بسیار معنادار است؛ «…از همه لازم‌تر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‌دار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بی‌نظمی» است از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه گران باشد.» به عبارت دیگر امام(ره) به شدت با این تعبیر که در حوزه‌های علمیه رایج شده بود و نظم حوزه را در بی‌نظمی تعریف می‌کرد مخالفت می‌کردند.

وی یادآور شد: شهید بهشتی در این راستا به طور عملی مخالفت خود را با این تعبیر از نظم در حوزه‌های علمیه نشان می‌دهند که نمونه بارز آن تأسیس دبیرستان «دین و دانش»، تأسیس حوزه علمیه مدرسه حقانی و تأسیس حزب جمهوری اسلامی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود و در هر حوزه‌ای تشکیلات نظام‌مند و منضبط ایجاد می‌کنند. به همین دلیل ایشان با وجود خصلت‌های برجسته زیادی که داشتند بیش از هر چیز این ویژگی مثبت‌شان پررنگ‌تر جلوه کرد و دیگران را تحت تأثیر قرار داد.

منصوری اظهار کرد: بر پایه همین ویژگی انضباط ذهنی و تفکر طبقه‌بندی شده بود که ایشان درباره ابعاد مختلف یک مسئله کاملاً فکر می‌کرد و برنامه روزانه منظمی داشت و دیدارها، ملاقات‌ها و سخنانشان مشخص و حساب‌شده بود و این به ویژه در روزها و ماه‌های ابتدایی انقلاب که هر کسی هر کاری دلش می‌خواست انجام می‌داد، ممتاز، کمیاب و فوق‌العاده بود که درس‌های زیادی برای ما در آن ایام داشت.

منصوری درباره اهمیت توجه به اخلاق و قانون در تفکر شهید بهشتی و رعایت حداکثری آن حتی در دوران توفانی سال‌های آغازین پیروزی انقلاب که اقدامات تند جلوه بارز آن بود، گفت: شهید بهشتی به شدت به اعتقادات و باورهای خودش پایبند بود. اگر قانون را اساس و بنیان موجودیت یک جامعه و امنیت آن بدانیم، شهید بهشتی پایبندی حداکثری به قانون داشت.

وی بیان کرد: متأسفانه یکی از نقاط ضعف جامعه ما این است که هنوز اعتقاد به حاکمیت قانون به شکل مناسبی عملی نشده و شاید این ویژگی در نگاه مردم عادی چندان شناخته شده نباشد، اما ایشان هم پایبند به قانون بود، هم به آن عمل می‌کرد و هم تبعات آن را می‌پذیرفت و این ویژگی را حتی در زمان آغاز انقلاب، که نظم و نسق چندانی بر کشور حاکم نبود، می‌توان به خوبی در رفتارها و سخنان ایشان مشاهده کرد.

منصوری به بیان خاطره‌ای از شهید بهشتی پرداخت و گفت: یکی از دوستان تعریف می‌کرد پیش از انقلاب، حدود سال ۱۳۵۶، سر چهار راه رسیده بودیم و چراغ قرمز شده بود و من خواستم رد شوم که شهید بهشتی جلوی من را گرفت و گفت «چراغ قرمز یعنی شما باید بایستید، این قانون که مال شاه نیست برای جامعه است.» درک این مسائل ساده نیست و هنوز هم ارزش بودن رعایت قانون به خوبی در جامعه شکل نگرفته و همچنان بخشی از جامعه، بی توجهی به قانون را نوعی زرنگی تلقی می‌کنند.

این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: به خاطر دارم در جلساتی که با ایشان و هر مقام دیگری داشتیم، وقتی اذان گفته می‌شد، ایشان جلسه را برای اقامه نماز قطع می‌کردند و کاری نداشتند که شاید زمان کوتاهی به پایان جلسه باقی مانده باشد. این مورد را بارها در جلسات با ایشان مشاهده کردم و این به سبب اعتقاد و باور قلبی به نماز اول وقت بود و با این اعتقاد بازی نمی‌کرد.

منصوری با بیان این‌که «ایشان به هیچ وجه حاضر نبود دینش را به دنیا بفروشد»، گفت: به همین دلیل حتی مخالفان و دشمنان اسلام هم به ایشان علاقه داشتند و او را یک انسان واقعی به لحاظ ادب، رفتار، متانت و انصاف می‌دانستند به نحوی که حتی غیرمسلمانان را هم تحت تأثیر قرار می‌داد.

وی درباره درس‌های مهمی که از شهید بهشتی  می‌توان برای امروز به ویژه در سطح مسئولان و مدیران کشور گرفت، اظهار کرد: همه مطالب گفته شده آموزه‌های مهمی برای امروز کشور است.‌ اما یکی دیگر از نکات مهم شخصیت ایشان که در رفتار مدیریتی این شهید بزرگوار متجلی بود و متأسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته این است که ایشان در برخورد با  افراد ضمن اینکه به شدت احترام می‌گذاشت، اما برای هیچ احدی، جز امام خمینی(ره)، حساب خاصی باز نمی‌کرد. مصیبت بزرگ جامعه امروز ما این است که افراد با شهرت، موقعیت و ثروت‌شان ارزشیابی می‌شوند اما شهید بهشتی به این مسائل برای توجه و احترام به افراد اهمیتی نمی‌داد و اعتنایی نمی‌کرد. ایشان در برخوردها به هیچ وجه میان وزیر، معاون وزیر، کارمند تفاوت ارزشی نمی‌گذاشت؛ مسئله‌ای که امروزه کمتر در رفتار مسئولان مشاهده می‌شود، به نحوی که مقامات کشور گاه احساس مصونیت می‌کنند، در حالی که اصلاً در نگاه شهید بهشتی چنین روحیه و رفتاری در بین مسئولان قابل قبول نبود.

انتهای پیام

[ad_2]
به این مقاله امتیاز دهید
دکمه بازگشت به بالا