گفت گو با صیادانی که اسیر دزدان دریایی شدند/نامزدم با فرد دیگری ازدواج کرده

مهم ترین بخش این گفت و گو را با هم مرور می کنیم.

♦45 روز روی آب بودیم که به طرف کابین ما شلیک شد.

♦27 لنج بودیم که به دو لنج حمله شد و ما سریع به بقیه گفتیم سریع فرار کنید تا به شما حمله نکنند.

♦خیلی تلاش کردیم که به دست دزدان دریایی نرسیم اما آرپی جی به لنج زدن و مجبور به توقف شدیم.

♦زمانی که ما را اسیر کردند لحظه ای به آزاد شدن فکرنمی کردیم و همان لحظه حس مردن به همه ما دست داد.

♦7 ماه داخل لنج ما را نگه داشتند، هفت ماه سخت و زجر آور، نه آب داشتیم نه وسایل بهداشتی، مجبور شدیم از آب های کثیف و آلوده استفاده کنیم.

♦21 نفر اسیر شده بودیم، به صورت تک نفره اجاره می داند که ما از مخزن تور خارج شویم و غذا بخوریم.

♦دزدان دریایی فقط پول می خواستند و به ما گفته بودند که باید یک میلیون دلار به ما بدهید تا شما را آزاد کنیم.

♦چون ما دو لنج بودیم از ترس اینکه ما فرار نکنیم همه مار ا به خشکی و به جنگل آوردند.

♦20 روز ما را کتک می زدند، کنار گوشمان شلیک می کردند، 7 روز به ما غذا نداده بودند از گرسنگی یک چوپان را در جنگل پیدا کردم و از او گوسفند گرفتیم و خوردیم اما دزدان دریایی متوجه شدند و پس از آن پاهای ما را با زنجیر بستند.

♦تا زمانی که ما را به تهران آوردند باور نمی کردیم که آزاد شده ایم و فکر می کردیم دروغ می گویند.

♦یکی از آن ها می گوید؛ وقتی برگشتم متوجه شدم نامزدم با فرد دیگری ازدواج کرده است و خیلی سخت بود.

♦لنج بیمه بود اما صیادان لنج هیچ کدام بیمه نیستیم. بیمه سلامت بودیم اما حالا که آزاد شده ایم و اقدام به تمدید بیمه کرده ایم به ما می گویند 4 میلیون تومان بدهید تا دفترچه درمان شما را تمدید کنیم!

♦بعد از بازگشت شغلمان را از دست دادیم و به جای ما ملوان های پاکستانی آمده اند و چون این ملوانان حقوق زیادی نمی خواهند صاحب لنج با آن ها کار می کند و نیازی به ما ندارد.

1717